ريحانهريحانه، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره

همه هستي من

گوله ي برفي من

دختر قشنگم امسال زمستان برف زيادي نيومد البته 2-3 باري اومد كه هر سري من از ترس اينكه شما سرما بخوري بيرون نبردمت و از پشت شيشه بارش برف رو نگاه مي كردي و همش مي گفتي مامان برف تا اينكه دوشنبه 7 اسفند كه شما هم صبح زود بيدار شده بودي و من به همه ي كارام رسيدم ساعت 11 بود كه پرده رو كنار كشيدم كه ديدم شما با ذوق خيلي زيادي داري ميگي برف من كه اول باورم نشد آخه هوا خيلي گرم بود نگاه كردم ديدم بله چه برف قشنگي و تقريبا يه لايه همه جا نشسته بهت گفتنم مامان جان دوست داري بريم برف؟خيلي قشنگ گفتي نه!!!مامان سرد(جواب خودم رو به خودم دادي)دلم ضعف رفت از اين حرفت, گفتم نه دختر گلم امروز هوا خوبه برو لباس هاي قشنگتو بيار تا با هم بريم برف كه زود آماده ...
14 اسفند 1391
1